تنها نوشته

خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همۀ تکیه‏ گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی‏ شناسیم و غیر از تو نخواسته ‏ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی

تنها نوشته

خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همۀ تکیه‏ گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی‏ شناسیم و غیر از تو نخواسته ‏ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی

تنها نوشته وبلاگ ایرانی

سامانه ثبت تجربیات تشکل های دانشجویی

جنبش letter4u

شبکه وبلاگی مجاهدان مجازی

پاتوق بچه شيعه ها

عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما AmmarName.ir
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

بت بزرگ

جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۰۳ ق.ظ

بت بزرگ


بت بزرگی که احمدی نژاد باید می شکست؛ گرانی نبود، عدالت نبود، فساد اقتصادی و اداری نبود حتی مشایی نبود. هرچند این شعار برای بسیاری از این موارد، در مقاطع مختلف، توسط مردم به کار برده شد و هرچند مقصود این شعار همه این ها بود اما همه مقصد این شعار هیچ کدام از این ها نبود. همه مقصد این شعار بتی بود که اگر احمدی نژاد آن را نمی شکست پا در وادی توحید نمی توانست گذارد. بت بزرگی که اگر می شکست مقدمه ای می شد برای شکستن باقی بت ها و اگرنه شکستن باقی بت ها به تمامی نه ممکن بود و نه مفید! این بت بزرگ در بتخانه بابل نبود که نشکستنش مفید بت شکن باشد؛ بتی بود در نفس اماره بت شکن آن. بتی که در ظاهر، تقدیسش اطاعت اله بود اما باطن آن جز پرستش هوی نبود. بت بزرگ ...


«احمدیِ بت شکن بت بزرگُ بشکن». این از جمله شعار هایی بود که مردم در حمایت از احمدی نژاد و شعار های عدالت خواهانه وی مکرر و حتی تا سالیانی چند پس از انتخابات 84 از حنجره مطالبه گری خود فریاد می کردند. از آن جا که این مقال با اعتقاد راسخ به فهم و شعور ملتی نگاشته می شود که بهترینِ ملت ها هستند؛ هم چون اصحاب عاشورایی سید الشهدا علیه السلام که بهترین یاوران و همراهان بودند. در این گزیده در حد فهم و شعور نگارنده به مداقه پیرامون این شعار پرداخته خواهد شد: بت بزرگی که احمدی نژاد باید می شکست. بت بزرگ ...

بت بزرگی که احمدی نژاد باید می شکست؛ گرانی نبود، عدالت نبود، فساد اقتصادی و اداری نبود حتی مشایی نبود. هرچند این شعار برای بسیاری از این موارد، در مقاطع مختلف، توسط مردم به کار برده شد و هرچند مقصود این شعار همه این ها بود اما همه مقصد این شعار هیچ کدام از این ها نبود. همه مقصد این شعار بتی بود که اگر احمدی نژاد آن را نمی شکست پا در وادی توحید نمی توانست گذارد. بت بزرگی که اگر می شکست مقدمه ای می شد برای شکستن باقی بت ها و اگرنه شکستن باقی بت ها به تمامی نه ممکن بود و نه مفید! این بت بزرگ در بتخانه بابل نبود که نشکستنش مفید بت شکن باشد؛ بتی بود در نفس اماره بت شکن آن. بتی که در ظاهر، تقدیسش اطاعت اله بود اما باطن آن جز پرستش هوی نبود. بت بزرگ ...

بت بزرگ آقای رئیس جمهور دولت حضرت بقیه ا... ارواحنا لتراب مقدمه الفداه بود. آری، تعجب نکنید؛ شگفتی ندارد اگر این آخرین آزمون های پیش از ظهور تا این مرحله پیچیده و دشوار باشند. نوشتن از این که دولت حضرت حجت برای مریدانش بت شود آن قدر سنگین هست که قلم از نگارش این سطور بر خویش بلرزد اما گریزی از آن نیست. این سخت ترین امتحانات پیش از ظهور را نیز باید پشت سر گذاشت تا پرده ی غیبت از چشمان نالایق ما فرو افتد. آخرین حجت قادر لایزال اصحابی می خواهد پولاد دل «رجال کانّ قلوبهم زبر الحدید» که اگر به کوهها روی آورند، آنها را از جای برکنند. « لو حَمَلُوا عَلَی الجبالِ لأَزالوها » آنان در جنگها امام خویش را در میان گرفته جان خود را پناه او می سازند. و هر چه را که امامشان اشاره نماید با جان و دل انجام می دهند. « و یَحُفُّونَ به یَقُونَهُ بِأنفُسهِم فیِ الحُروبِ و یَکفُونَهُ ما یریدُ فیهم ». شرح این حدیث گران سنگ صادق آل محمدصلی الله علیه و آله خود مجالی دیگر می خواهد تا بنگری که چگونه یاوران آن حجت موعود جان های خویش را سپر امامشان می کنند و جامه ی اجرا بر هر آنچه او اراده نماید می پوشند. بگذریم و بازگردیم به بحث نخستین: بت بزرگ ...

بت بزرگ آقای رئیس جمهور دولت حضرت بقیه ا... بود. چون یقین کنی که دولت تو، دولت امام زمان است و تو آبروی آقا و تو پرچم دار نهضت مهدوی و تو شعیب صالح امت و تو و تو و تو ... . با نگاه روشن فکری شبه عوامانه به موضوع نگاه نکرده ام که بخواهم نفی کنم که این حکومت بعثت دوباره انسان است و حکومت پیامبران و صالحان و بازگشت مردمان به فطرت الهی خویش. با کوته بینی کله طاس مآبانه تحلیل نمی کنم تا قصدم نفی بدیهیات و مسلماتی باشد هم چون این که در نظام اسلامی آبروی دولت اسلامی آبروی اسلام است، آبروی امام زمان است. از نگاهِ روشنِ امامِ پیامبرگونه امتی روشن ضمیر می نگرم که در این همه که می گفتی «تو» پررنگ تر بودی تا امام زمانت. همان تویی که پیش تر امامت فرموده بود: «این قدر نگویید من. این من شیطان است.». چون من در این وادی اصالت یافت و محور شد تصور می کنی که تنها تو در جایگاه علمدار نهضت آخرین حجت الهی ایستاده ای و احساس وظیفه می کنی تا این علم را بر دوش گرفته به سر منزل غایی برسانی. این که برخی جهت ورود به انتخابات اعلام می کنند که احساس خطر کردیم و دانستیم باید بیاییم تا منجی این کشتی طوفان زده (به اعتبار عقل کوته بین خودشان) باشیم برای من قابل فهم است. برخی واقعا احساس وظیفه می کنند که باید به انتخابات ورود کنند و باورشان این است که علمداری این بیرق را جز دست لایق ایشان محرمی نیست. تعجبی نیست اگر اینان زین پس برای جمع آوری رأی برای امام زمان! متوسل به هر وسیله ای شوند و سعی در وحدت تمام صندوق های رأی برای مهدی امت کنند. شگفت نیست اگر کسی که دور اول ریاست جمهوری اندیشه ای جز اطاعت از ولی فقیه نداشت اکنون برای خاطر امام زمان یازده روز در برابر جانشین او قد برافراشد و خانه نشین شود. انگشت تحیر از کسی نباید به دندان گزید که برای مبارزه با فساد پا به عرصه سیاست نهاد و اکنون برای نمایش اقتدار و کارآمدی دولت بقیه ا... چنین کسان را با چنین کارنامه های سیاه گرد خود جمع نموده است. آن روز ها احمدی نژاد مسحور هیچ کس حتی جناب بهار نبود. محبت گوساله1 وقتی در دلش افتاد که یار پارکاب پیدا کرد که با او تا خود مولا یک نفس و بی وقفه بتازد. عجیب نیست که چنین شخصی هارون را رها کند و گوساله پرست شود؛ هرکس که بتواند از حنجره اش ادایِ صدایِ مولا درآورد محبوب دل اوست. اگر داستان گوساله پرستی مردمی که جانشین موسیعلی نبینا و آله علیه و علیهم السلام را رها کردند برایت عجیب بود دوباره در آئینه تکرار تاریخ قصه مکرر بت پرستی را بنگر بلکه دیگرباره بهتر به بت های گرد خود بنگری و همین طور بت بزرگ ...

بت بزرگ ات را نشناسی بهتر است چه این که اگر بشناسی شیرینی ایمانت به تلخی خواهد گرایید. به نیت موعظه قلم بر نداشتم که بگویم بت پرستی خود معلول نفس پرستی و آن چه اصالت دارد اطاعت خداست وگرنه حمد و تسبیح و عبادت نیز اگر برای هوی باشد عین طغیان و سرکشی است. اما برای آئینه گی این روز های سیاست می نویسم. می نویسم که چه خوب شد از دوران سیاه جهالت عبور کردیم. دورانی که رئیس جمهور اگرچه لباس پیغمبر بر تن می کرد اما کاخ سبز نشین ها را به کوخ نشین های پابرهنه رجحان می داد و کاندیدا های ریاست جمهوری تصور می کردند با نفی اسلام ناب و حکومت امام زمان باید پله های توسعه را در کشور دو تا یکی بالا بروند. از عبور از این ظلمات جهالت مسروریم اما ماندن در این مرحله را نیز جایز نمی دانیم. باید از بت پرستی کارآمدی دولت من و آبروی دولت امام زمان نیز عبور کنیم. امروز باید کسانی کاندیدای ریاست جمهوری شوند که با علم به وظیفه خطیرِ ریاست جمهوریِ ام القرای جهان اسلام به راحتی به این عرصه ورود نکنند و چون وارد شدند امام زمان را سپر دولت عاجل خود نکنند بلکه خود و نه حتی دولت که نفس خودشان را سپر امامشان گردانند. کسانی که برای کشیدن این بار سنگین له له می زنند یا در کفش خود ریگی نهاده اند که آرامش از ایشان سلب نموده و یا از مالیخولیای قدرت و شهرت به جنون گرفتار آمده اند که آرام ندارند. ورود به این دوره از حیات نورانی انقلاب اسلامی ورود با برکتی بود؛ دوره ای که با نام و یاد امام پرده های شرک آشکار دولت و دولت مردان دریده شد و امروز نیازمند ورود به دوره دیگری از حیات انقلابیم. نیازمند دولتی با توحید بالاتر و خالص تریم و رئیس جمهوری که بیاید برای شکستن بت بزرگ.

بت بزرگ را تنها ننوشتم برای این روز های سیاست؛ نوشتم برای این روز های خودمان. نوشتم که یادمان باشد بت بزرگ هر کس از جنس خود اوست بت بزرگ یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری با من و تو فرق می کند. شاید بت بزرگ من همین نوشته ام باشد و بت بزرگ تو همین درس خواندن ات.

نگارنده به شدت مقید به رعایت ادب و احترام طرفینی می باشد اما چون شخصی اسلام عزیز را به اسب قیاس نماید قیاس وی به گوساله سامری چندان دور از ذهن نمی نماید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی