تنها نوشته

خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همۀ تکیه‏ گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی‏ شناسیم و غیر از تو نخواسته ‏ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی

تنها نوشته

خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همۀ تکیه‏ گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی‏ شناسیم و غیر از تو نخواسته ‏ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی

تنها نوشته وبلاگ ایرانی

سامانه ثبت تجربیات تشکل های دانشجویی

جنبش letter4u

شبکه وبلاگی مجاهدان مجازی

پاتوق بچه شيعه ها

عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما AmmarName.ir
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

فیلمی که نام خداوند بر آن برده نمی شود

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۰۲ ق.ظ


فیلمی که نام خداوند بر آن برده نمی شود

پنجشنبه شبی که هوس دیدن فیلمی کردم یک راست رفتم سراغ شبکه نمایش و فیلم «مردان جاده» را از ابتدا تا لحظات آخر مشایعت کردم. فیلم در ژانر حادثه ای با برچسب منفی چهارده آن قدر جذابیت داشت که تا آخر فیلم قید کارهای زمین مانده را بزنم و زمینگیر فیلم شوم.

فیلم کاملا در فضای مدرنیته ساخته و پرداخته شده بود. فن سالاری یا به زبان اهل خودش تکنوکراسی، قاعده و قالب اصلی آن بود و بود و نبود خواست نویسنده و کارگردان هم در این پیام روشن فیلم، نکته ی بی اهمیت ماجرا بود که پس از توضیح کوتاهی درباره خود فیلم اشاره کوتاهی نیز به آن خواهم داشت.


*** اگر فرصت کافی برای مطالعه همه متن ندارید تا پایان قسمت ستاره دار را رد کنید.

***

«رنی» مرد قهرمان فیلم و شخصی که انتظار ناجی بودن وی نه تنها از سوی مخاطب که از سوی زنی که طعمه ی بعدی قاتل (فارگو) است می رود خطاب به کارآگاهی که تا کنون هیچ گلوله ای شلیک نکرده است در مسیر جاده می گوید: «یک چیزی رو لازمه بدونی، بدون ماشین اش اون هیچی نیست.» قاتل پس از یک تصادف بدن اش کاملا از بین رفته است؛ هر دو دستش مصنوعی است و از پا نیز بی بهره است و صرفا به کمک ابزاری که روی بدنش نصب شده، ماشین و ویلچر برقی اش توان حرکت و فعالیت دارد.

کارآگاه این فیلم کاملا منفعل وارد ماجرا می شود. نمی تواند دنبال قاتل برود زیرا ابزارش را ندارد. (ماشینی با حداقل سرعتی مشابه سرعت ماشین قاتل) و استفاده از ابزاری را که دارد نیز به نیکی نیاموخته است. (دنده عقب، ماشین را در جوب گیر می اندازد.) نمی تواند به زن احساس امنیت بدهد چون اسلحه ندارد. افسر راهنمایی رانندگی محسوب می شود نه یک کارآگاه جنایی اما بناست پس از ایمان به تکنوکراسی نقش های مهمی در فیلم ایفا نماید!

رنی تا زمانی می تواند قاتل را تعقیب کند که ابزارش را دارد؛ ماشین فوق العاده ای که عبور و مرور با آن غیر قانونی است و کلا پنجاه شصت تا از آن در دنیا ساخته شده است که برای مسابقات استفاده می شوند. هنگامی که ابزارش دچار مشکل می شود و رادیاتور ماشین با شلیک گلوله توسط کارآگاه از بین می رود در جواب کارآگاه که خواستار توضیح ماجراست می گوید: «ابتدا باید یک رادیاتور برای ماشینم پیدا کنم.» و تا زمانی که ماشین رنی درست نشده مخاطب به قاعده تکنوکراسی نباید انتظار تعقیب قاتل را داشته باشد و انصافا حتی خود من هم هنگام تماشای فیلم جز این انتظاری نداشتم.

هرچه فیلم به انتهای خود نزدیک می شود هنرنمایی فیلم هم در انتقال پیامش صد چندان می شد تا آخرین پرده فیلم که تمام حرف فیلم در ده دقیقه جمع شده بود. قاتل زن را جلوی ماشین اش می اندازد. ذلت انسان در برابر ابزار به هنرنمایی تمام به تصویر کشیده می شود. نه مخاطب تصور می کند که زن می تواند از برابر ماشین قاتل فرار کند نه خود زن امیدی به نجات خود دارد. رنی که از ابتدای فیلم به نظر می رسید قرار است نقش ناجی را بازی کند حالا برای دومین بار هیچ کاری از او ساخته نیست چون از ابزار خود جدا شده است. (از ماشین اش خارج شده و فاصله اش با ماشین آن قدر هست که فکر دویدن به سمتش را در سر نپروراند.) بار اول هم که زن گرفتار قاتل می شود و رنی نمی تواند کاری انجام دهد دقیقا به دلیل مشابه سوار نبودن بر ماشین است و حالا در اوج فضای هیجان فیلم که ماشینِ قاتل با تمام سرعت به سمت زن می رود و امید مخاطب از همه جا قطع شده و حالتی است که گویند تنها روزنه ای از امید در دل آدمی روشن است که همان نور ایمان به خداست در اوج ناباوری ماشین رنی را می بینی که توسط کارآگاه - که حالا آموخته است برای سعادت خود و دوستانش ابزار را در خدمت بگیرد - ماشین قاتل را از جلوی زن منحرف می کند و تو می آموزی که انسان غربی در لحظه ی انقطاع امید نیز باز باید به فن سالاری توکل داشته باشد و امیدش را از ابزار منقطع نگرداند.

نوع نگاه مدرنیته به زن نیز به خوبی در فیلم به مخاطب القا می شود. زن تا زمانی که پشت فرمان ماشین ننشسته است (آخرین لحظات فیلم) بی پناه ترین موجود عالم تصور می شود و حتی همراهی رنی که ظاهرا قرار است ناجی او باشد نیز نمی تواند کمکی به وی نماید اما در آخر فیلم که تلاش می کند خودش به ابزار مسلط شود همراهی مرد برایش مفید واقع شده و می تواند به کمک او دشمن خود را نابود کند.

***


گاهی پس از تماشای فیلم های غربی به خصوص آن هایی که کاملا در فضای مدرنیته پرداخته شده اند دلم برای سینمای شرق تنگ می شود. سینمای هند حداقل هنوز آن قدر مجذوب ابزار نشده است که تنها ناجی انسان ابزار تلقی گردند و اگرچه در عالم خارج نمونه ای برای آن یافت نشده ولی هنوز سینماگر هندی دوست دارد در مخیلات خود به دنبال انسانی بگردد که بر استیلای ابزار از چوب و چماق گرفته تا گلوله و موشک تفوق یافته و بدون تکیه به هیچ ابزاری و با دست خالی معشوقه اش را از چنگال ظلمه نجات می دهد!

تا این جا مقدمه گفتم و مقصودم از نگارش این متن نقد یک فیلم متداول در سینمای مغرب زمین نبود. حتی در پی تعریف و تمجید از عوامل تهیه کننده فیلم هم نیستم که بخواهم بگویم هنرمندی به خرج داده اند تا این همه پیام مدرنیته را به زیبایی در یک فیلم به تصویر بکشند بلکه کاملا برعکس معتقدم که ممکن است عوامل تهیه کننده این فیلم هیچ کدام از این پیام ها را آگاهانه در فیلم جای نداده باشند! هرچند که عکس آن نیز محتمل است اما جان کلام این جاست که اصلا نیت عوامل فیلم برای جای دادن این پیام ها در فیلم چندان حائز اهمیت نیست و شاید اگر آگاهانه بوده باشد تنها اجر کارگردان از دست شیاطین انسی و جنی چه در ساخت فیلم و چه پس از آن بیش تر باشد اما در اثرگذاری فیلم تفاوت آشکاری بر جای نخواهد گذاشت.

در آیه ی 119 سوره انعام خداوند می فرماید:

« وَمَا لَکُمْ أَلاَّ تَأْکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَکُم مَّا حَرَّمَ عَلَیْکُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیْهِ وَإِنَّ کَثِیرًا لَّیُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ»

« و شما را چه شده که از آنچه نام خدا بر آن برده شده نمى‏خورید در حالى که آنچه را بر شما حرام نموده- مگر چیزى که به (خوردن) آن مضطر شوید- براى شما به تفصیل بیان کرده است؟! و بى‏تردید بسیارى (از مردم) با هواهاى (نفسانى) خود از روى نادانى (دیگران را) گمراه مى‏کنند (مى‏ گویند: چطور اگر شما بکشید حلال است و اگر خدا بکشد حرام است؟!) مسلما پروردگار تو به (حال) تجاوزکاران (از حق) داناتر است.»

خداوند در این آیه به صورت مؤاخذه مسلمانان را خطاب قرار می دهد که چرا در طعامتان از آنچه نام خدا بر آن برده می شود نمی خورید. قاعده فقهی آن این گونه است که مسلمانان تنها از گوشت حیوانی می توانند تناول کنند که در هنگام کشتار توسط مسلمان ذبح شده و نام خداوند در ذبح بر آن برده شود و این ذکر بدون روح نیز پذیرفتنی نیست یعنی به صورت مثال اگر شخص کافری نام خدا را هم در کشتار ببرد باز چون عقیده قلبی او نیست استفاده از این طعام جایز نیست. ذکر خداوند که توسط شخص مؤمن بر ذبح می رود چونان اکسیری است که طعام خبیث را طیب کرده آماده تناول مؤمنین می کند.

حقیقتا نمی دانم که ما را چه شده است که در طعام جانمان از خوراکی استفاده می کنیم که نام خدا بر آن جاری نشده است. این که گفته شده بر ذبح نام خداوند جاری گردد چون نمادی است از ذکر دائم حضرت حق و چون انسان مؤمن متذکر یگانه ی بی همتا می شود طعامی که برای دیگر انسان ها مهیا می کند طیب است و نتایج باطنی این طعام نیز از جنس نور یاد خدا خواهد بود اما چون طعامی، ذکر بت ها بر آن جاری گردد، نتیجه باطنی آن جز سیاهی و تاریکی نیست و از این روست که استفاده از آن به شدت نهی می شود. هنر سینما که بناست طعام برای جان ما مهیا سازد در غرب به دست عواملی مهیا می گردد که ذکر بت های بی شمار بر آن می برند و به خصوص بت مدرنیته که در هالیوود مؤمنانِ مدرنیته در اکثریت اند! این طعام که در اتمسفر بت پرستی و با نام مدرنیته که آرمان اش دوری انسان از خداست چون تهیه گردد نتیجه ای جز دوری از خداوند و توجه به انسان سالاری (اومانیسم) و فن سالاری (تکنوکراسی) و هزاران بیراهه دیگر از صراط مستقیم الهی نخواهد داشت و هرچند که عوامل تهیه کننده فیلم به پیام و مضمون فیلم بی توجه باشند باز نتیجه محتوم چنین فیلمی همان است که ذکر شد. روی سخن فیلم ساز غربی نیست بیش تر روی سخنم با خودمان است که چرا از چنین طعام خبیثی استفاده می کنیم هرچند شاید خداوند به قاعده اضطرار این حماقت ما را به نام غفران ننگرد باز آثار سوء چنین طعام خبیثی خود دلیل مکفی است بر عدم جواز استفاده از آن. دیگر روی سخنم با فیلم ساز مسلمان است که تصور می نماید می تواند با بردن نام خدا در فیلم بدون عقیده قلبی و با فریفتگی دل به شریعت مدرنیته فیلم اسلامی تولید کند!

فیلم ساز غربی چون در فضای ایمان به مدرنیته فیلم می سازد چه آگاهانه بخواهد و چه آگاهانه نخواهد پیام هایی که از فیلم وی منتج خواهند شد همان اصول شریعت مدرنیته هستند. همان گونه که فیلم ساز مسلمان وقتی در رویای مدرنیته سراغ فیلم سازی می رود ولو مضامین اسلامی را محور ساخت فیلم قرار دهد در نهایت همان می سازد که فیلم ساز غربی ساخته است. چنین فیلم سازی هیچ گاه به سینمای اسلامی نخواهد انجامید و در ظاهر اگرچه تلاش می شود پیام های اسلامی گنجانده شوند لیکن در لایه های بعدی فیلم که اثرگذار تر و ماندگار تر نیز هستند همان پیام های مدرنیته را انتقال خواهند داد و تنها تفاوت در لوکیشن های این فیلم هاست نه در پیام هایشان!

نظرات  (۳)

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
سلام
تشکر از شما به خاطر ارسال مطلبتان به سایت "حرف تو"
" فیلمی که نام خداوند بر آن برده نمی‌شود "
با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/27679
در این سایت انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت "حرف تو" به شما:
"پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله):
بهترین برادرت کسی است که بر فرمانبری از خداوند تو را یاری رساند و از گناهان باز دارد و تو را به خشنودی خداوند وادارد."
یا علی
۱۴ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۱۱ مدافعان حرم
پایگاه اطلاع رسانی ستاد مرکزی مدافعان حرم http://www.modafeon.blogfa.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی